ارو ميره بانک چک خورد کنه ...
بانکيه بهش ميگه : چک سيباس ؟
يارو ميگه : نه ماله گردوهاي پارساله !!!
ارسال در تاريخ نويسنده ميلاد ستوده
آرشيو نظرات
سيلي
زن : شوهر عزيزم ببخشيد که سيلي زدم توي گوش قشنگت !
شوهر : خواهش مي کنم زن عزيزم !
واسه اينکه تفاهممون بيشتر بشه ، منم يه سيلي ميزنم تو گوشت !
ارسال در تاريخ نويسنده ميلاد ستوده
آرشيو نظرات
برق
يارو رو برق مي گيره ، مامانش ميگه :
ننه جون ولش نکن همين بود که باباتو کشت !
ارسال در تاريخ نويسنده ميلاد ستوده
آرشيو نظرات
چاي
يه بنده خدايي داشته آب جوش مي ريخته توي باغچه !
بهش ميگن: چرا آب جوش ميريزي تو باغچه؟
ميگه: آخه چاي كاشتم!
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
تمساح
طرف به رفيقش مي گه : من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم ؟
رفيقش ميگه : ببرش باغ وحش ، فردا رفقيش مي بينتش ، مي گه برديش ؟
طرف مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما !
فرستنده : حامد ( از کرج )
ارسال در تاريخ نويسنده ميلاد ستوده
آرشيو نظرات
خواستگاريت
يه پير زنه ميره در خونه يک مردي گدايي ،
صاحب خانه : بازم تو اومدي گدايي!!!
پير زن : چيه پس توقع داري بيام خواستگاريت !!!
ارسال در تاريخ نويسنده ميلاد ستوده
آرشيو نظرات
حرف اضافه
معلم: وقتي مي گوييم:
« دانش آموزان كلاس تكليف هاي خود را با ميل انجام مي دهند. »
«ميل» در اين جمله چه نوع كلمه اي است؟
دانش آموز:« اجازه! حرف اضافه ! »
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
اعتماد به نفس
خانمه از شوهرش مي پرسه از چيه من بيشتر خوشت مياد؟
از نجابت ، صداقت ، صورت زيبا و . . .
شوهرش يه نگاهي به خانم اش مي ندازه و ميگه . . .
از اعتماد به نفس بالات ! ! !
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
يار
به يه بنده خدايي مي گن علي يارت.
مي گه يار خودتون ما تيم مون تکميله .
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
دوست داشتن
از يکي مي پرسن : مادرتو بيشتر دوست داري يا بابا تو ؟
ميگه : مادرتو ... !
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
مورچه
يه بچه 15 سال به يه مورچه ياد مي ده با چوب غذا بخوره !
بعدش مورچه رو مي ياره تو ميدون که به مردم نشون بده ،
همه دور تا دور وايساده بودن نگاه مي کردن از قضا يه بنده خدا
از اونجا رد مي شه مي بينه همه عقب وايسادن و مورچه هم وسطه ،
مي ره با پا مورچه رو له مي کنه مي گه : آخه مورچه هم ترس داره ؟
ارسال در تاريخ نويسنده ميلاد ستوده
آرشيو نظرات
اعتقاد
مرد به زن : عزيزم ممنونم ازت ! تو اعتقاد به دين رو به زندگيم آوردي!
چون من قبل از ازدواج معتقد بودم جهنم اصلا وجود نداره !!!!!
فرستنده : عليرضا ( از ميانه )
ارسال در تاريخ نويسنده ميلاد ستوده
آرشيو نظرات
سنگ کليه
يه مرده سنگ کليه داشت ميره دکتر ميگه آقاي دکتر من سنگ کليه دارم ،
دکتره ميگه عقب عقب بيا خالي کن ... !
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
سيگار
به شخصي گفتن توي پمپ بنزين سيگار نکش ، يارو که نمي فهميد موضوع چيه با پررويي گفت :
برو بابا حال نداري من جلوي بابام سيگار ميکشم اينکه پمپ بنزينه ... !
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
برف شادي
يه روز يه بنده خدايي ميره عروسي
برف شادي ميزنن . . .
طرف سرما ميخوره !
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
قرص
از يه بنده خدايي مي پرسن چرا حموم نمي ري؟
ميگه: به جاش قرص چرک خشک كن مي خورم !
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
سرعت
به طرف ميگن با سرعت جمله بساز
ميگه : غيژ !
ارسال در تاريخ نويسنده
آرشيو نظرات
احساس
به طرف ميگن از اينکه همسرت را عزيزم خطاب ميکني چه احساسي داري ؟
ميگه: احساس گناه !
ميگن چرا ؟
ميگه آخه اسمش يادم نيست !